اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صمغ عربی

نویسه گردانی: ṢMḠ ʽRBY
صمغ عربی . [ ص َ غ ِ ع َ رَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) صمغ اعرابی . صمغ درخت طلح است . صاحب اختیارات بدیعی آرد: بهترین صمغهابود و نیکوترین او آن بود که صافی بود و چوب اندک داشته باشد و سپید و شفاف بود و چون در آب نهند زود بگدازد و طبیعت آن معتدل بود و گویند گرم و گویند سردو خشک بود و در وی قبضی بود و جفافی به اعتدال و سرفه ٔ گرم را نافع بود و آواز صافی کند و قوت بدهد و اسهال صفرائی را نافع بود و مقدار مأخوذ از وی دو مثقال بود و خشونت سینه و حلق و قصبه و شُش را نافع بود و حدت ادویه بشکند. اسحاق گوید: مضر است به سفل و مصلح وی کتیرا بود و بدل آن صمغ بادام و حب الاس . گویند مصلح وی شراب صندل و گلاب است . (اختیارات بدیعی ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
صمغ عربی به فارسی «ازدوتازی» و به فرانسوی‌Gomme arabique وGomme de senegal و به انگلیسی‌Gum arabic نامیده می‌شود. صمغی است که از شاخه‌های آکاسیا به خص...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.