اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صوفی وار

نویسه گردانی: ṢWFY WʼR
صوفی وار. (ص مرکب ، ق مرکب ) صوفی مانند. بکردار صوفی . مانند صوفی :
چو دختر انده من دید سخت صوفی وار
سه روز عده ٔ عالم بداشت پس بگذشت .

خاقانی .


و صوفی وار پای افزار میگشاد.... (سندبادنامه ص 178).
عجب میداشتم دیشب ز حافظ جام پیمانه
ولی منعش نمیکردم که صوفی وار می آورد.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.