اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صومع

نویسه گردانی: ṢWMʽ
صومع. [ ص َ م َ ] (ع اِ) گنبد. (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
soma. سوما. بینایی، باصره، بینایی چشم، نور، روشنایی، افق، سو سو زدن روشنایی، گیاهی مقدس بود که آریایی ها به آن اعتقاد داشتند . طبق مصوبه 79/2179/1 ش...
دیر صوما. [ دَ رِ ] (اِخ ) دیری در نزدیکی ملطیه بر سر کوهی واقع شده و به قلعه ای ماند. (از معجم البلدان ).
رابن سوما. [ ب َ ] (اِخ ) یکی از افرادهیئتی که در سال 1287 - 1288 م . بعنوان سفارت از طرف ارغون خان به اروپا رفت . (از سعدی تا جامی ص 34)...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.