اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

صومعه دار

نویسه گردانی: ṢWMʽH DʼR
صومعه دار. [ ص َ / صُو م َ ع َ / ع ِ ](نف مرکب ) دارنده ٔ صومعه . راهب . رهبان :
تنهاروی ز صومعه داران شهر قدس
گه گه کند بزاویه ٔ خاکیان مقام .

خاقانی .


حافظ بکوی میکده دایم بصدق دل
چون صوفیان صومعه دار از صفا رود.

حافظ.


نقدها را بود آیا که عیاری گیرند
تا همه صومعه داران پی کاری گیرند.

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.