صیاح
نویسه گردانی:
ṢYAḤ
صیاح . [ص َی ْ یا ] (اِخ ) از ستارگان ، و از ثوابت و از صور شمالی است . حارس الشمال . راعی الشاء. عرقوب الاسد. طاردةالبرد. درک الاسد. بقار. گاوچران . رجوع به ثوابت شود.
واژه های همانند
۲۲۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۰ ثانیه
سیاه مرزکوه . [ م َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان . دارای 470 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، ار...
سیاه کلامحله . [ ک َ م َ ح َل ْ ل َ / ل ِ] (اِخ ) دهی است از دهستان شهد گنج افروز بخش مرکزی شهرستان بابل . دارای 700 تن سکنه . آب آن از رودخ...
سیاه کلاهان . [ ک ُ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان حومه ٔ بخش کرج شهرستان تهران . دارای 537 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات ، باغ...
جنبش سیاهجامگان، عباسی یا انقلاب عباسی اشاره به سرنگونی بنی امیه، دومین خلافت از چهار خلافت بزرگ اسلامی دارد که به دست عباسیان انجام شد. امویان که سه...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.
فیلم مستند خانه سیاهاست به کارگردانی فروغ فرخزاد و تهیه کنندگی ابراهیم گلستان در پاییز ۱۳۴۱ در پی دیدار فروغ فرخزاد از آسایشگاه جذامیان بابا باغی تبر...
علی سیاه پوش . [ ع َ ی ِ ] (اِخ ) (سلطان ...). ابن صدرالدین موسی سیاهپوش صوفی . وی از متصوفه ٔ اواخر قرن هشتم و اوایل قرن 9 هَ . ق . بود که ...
افریقای سیاه . [ اِ / اَ ی ِ ] (اِخ ) نامی است که گاهی بقسمتی از قاره ٔ آفریقا که سکنه ٔ آنرا نژاد سیاه تشکیل داده اند، اطلاق میشده است . (ف...
ابوالحسن سیاح . [ اَ بُل ْ ح َ س َن ِ س َی ْ یا ] (اِخ ) علی بن ابی بکربن علی رحاله هروی الاصل موصلی المولد. نزیل حلب . گویند او همه ٔ روی زمی...
ده سیاه خان . [ دِه ْ ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی شمال باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 111 تن . آب ...