صیان
نویسه گردانی:
ṢYAN
صیان . (ع مص ) نگاه داشتن چیزی را. (منتهی الارب ). نگه داشتن . (تاج المصادر بیهقی ) (دهار) (مصادر زوزنی ). || (مص ) بر طرف سم ایستادن اسب از سودگی پای یا بی نعلی . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۳ ثانیه
صیان . [ ص َ /ص ُ / صیا ] (ع اِ) صیان الثوب ؛ جامه دان . (منتهی الارب ). || تخته ٔ جامه . (منتهی الارب ) (دهار).
سیان . [ س َ ] (اِ) گیاهی است که بر درخت پیچد و به عربی عشقه گویند. (برهان ) (اوبهی ) (آنندراج ). و بپارسی پیچه و تحفه گفتند که آنرا پرسیان ...
قلعه سیان . [ ق َ ع َ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان رودشت بخش کوهپایه ٔ شهرستان اصفهان ، واقع در 23هزارگزی جنوب کوهپایه و 22هزارگزی جنوب...
روستای سیان : این روستا در شمال جرقویه و در انتهای رشته کوههای شمال این سرزمین بین مدارهای 52 درجه و 9 دقیقه و 20 ثانیه طول جغرافیایی و 32 درجه و 23 د...
کنترل سیانسی
کنترل رقمی رایانهای یا سیانسی به راهبری ماشینابزار صنعتی از با استفاده از رایانهای گفته میشود.
سیانسی (CNC) کوتاهشدهٔ Com...