اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضجن

نویسه گردانی: ḌJN
ضجن . [ ض َ ج َ ] (اِخ ) کوهی است (و در شعر اعشی ذکر آن آمده ). (معجم البلدان ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ضجن . [ ض َ ج َ ] (اِخ ) موضعی است در بلاد هذیل . اصمعی گوید در بلاد هذیل رودباری است که ضَجن نامیده می شود و بخش پائین آن از آن کنانه و ب...
زجن . [زَ ] (ع مص ) لغتی است در زجم (گفتن کلمه ٔ آهسته ). (از جمهره ٔ ابن درید ج 2 ص 92). || (ص ) مردخرد و کوتاه بالا. (ناظم الاطباء). رجوع...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.