اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضرس

نویسه گردانی: ḌRS
ضرس . [ ض ِ ] (ع اِ) دندان . (دهار) (منتهی الارب )(منتخب اللغات ) (مهذب الاسماء). سِن ّ. ج ، ضُروس ، اضراس . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). و اضراس نام دیگر دندانهای آسیا یعنی طواحن است . (از ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). دندان کرسی . (بحر الجواهر). و آن شانزده دندانست از پس ضواحک ، هشت بر بالا و هشت بر زیر، چهار بر جانب راست و چهار بر جانب چپ . نام دندان آسیاست . دندان بزرگ یعنی دندان آسیا که بهندی داره گویند. (غیاث ).
- به ضرس قاطع ؛ از روی یقین .
|| درددندان . دندان درد ۞ . || پشته ٔ درشت . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || باران ِ اندک . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ) (مهذب الاسماء). ج ، ضروس . || (مص ) طول قیام در نماز. (منتهی الارب ). بسیار ایستادن در نماز. (منتخب اللغات ). || بند کردن چشم برقع. || (اِ) گیاه شیح . (منتهی الارب ). درمنه . (منتخب اللغات ). || درخت رمث که بیخ آنها پوسیده و خورده شده باشد. || سنگ که بدان گرداگرد چاه را برآورند. (منتهی الارب ). سنگی که به آن چاه را بگیرند. (منتخب اللغات ). ج ، ضُروس . || ضرس العیر؛ لقب شمشیر علقمةبن ذی قیفان است . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه
ضرس . [ ض َ ] (ع مص ) گزیدن سخت . (منتهی الارب ). سخت گزیدن . (منتخب اللغات ). || سخت شدن روزگار بر کسی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). س...
ضرس . [ض َ رِ ] (ع ص ) آنکه خشم گیرد از گرسنگی (منتهی الارب ). غضبناک از گرسنگی . || بدخو. (منتخب اللغات ). مرد تندخو. (منتهی الارب ). مردی ...
ضرس . [ ض َ رِ ] (اِخ ) نام اسپی که نبی (ص ) از فزاری خرید و نام آن به سکب تغییر فرمود. (منتهی الارب ).
دندان آسیاب _ جمع : اضراس به معنای کرسی
ضِرس قاطع. معنی لُغوی این عبارت دندانِ قاطع، یا دندانِ بُرنده و تیز است. اصطلاح به ضرس قاطع به معنی از روی یقین میباشد. رجوع شود به واژهٌ ضرس.
حصاة ضرس . [ ح َ ت ِ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قشر حجری که در بن دندانها بندد.
حصاة ضرس . [ ح َ ت ِ ض ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قشر حجری که در بن دندانها بندد.
از روی یقین
ضرس العجوز. [ ض ِ سُل ْ ع َ ] (ع اِ مرکب ) سعدان ۞ . حَسک . ۞ حسک است ، و گویند خار سعدان است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). خَسک . (اختیارات بدیعی ...
زرس. املاءِ نا صحیح «ضِرس».
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
فرشاد قاسمی
۱۳۹۱/۰۱/۱۹ Iran
0
1

با سلام بدانجهت که در لغتنامه حضرت دهخدا، برای این کلمه (ضرس قاطع) معانی مختلفی نگاشته شده است که هرکدام به دندان تیز یا برا اشاره می نماید ولی هیچکدام توضیحی در این مورد نمی دهد که چگونه این دو کلمه در نهایت به " از روی یقین" معنی شده است، ازینرو تصور این حقیر بر آنست که این ترکیب در نزد زرگران قدیم استفاده می گردید تا با قطعیت تمام ، خالص بودن طلا را اعلام نمایند. خواهشمنداست در صورت درست بودن این تصور نسبت به کامل نمودن لغتنامه وزین دهخدا اقدام فرمائید.


برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.