ضرم
نویسه گردانی:
ḌRM
ضرم . [ ض َ رَ ] (ع اِ) ج ِ ضَرمة. (منتهی الارب ). چیزهای نیم سوخته . (منتخب اللغات ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زرم . [ زَ ] (اِخ ) رودی که در دجله می ریزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زرم . [ زَ ] (اِ) پیر فرتوت را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). و در مؤید زربان (به بای موحده ) گفته . (فرهنگ رشیدی )...