ضرم
نویسه گردانی:
ḌRM
ضرم . [ ض َ رِ ] (ع ص ) گرسنه . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || فَرَس ٌ ضَرِم ؛ اسبی دونده . (مهذب الاسماء). اسپ تیزرفتار. (منتخب اللغات ). اسپ بسیار تیز دونده . (منتهی الارب ). || (اِ) بچه ٔ عقاب . (مهذب الاسماء) (منتخب اللغات ). فرخ العقاب . (فهرست مخزن الادویه ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
زرم . [ زَ ] (اِخ ) رودی که در دجله می ریزد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
زرم . [ زَ ] (اِ) پیر فرتوت را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (فرهنگ رشیدی ). و در مؤید زربان (به بای موحده ) گفته . (فرهنگ رشیدی )...