اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ضمر

نویسه گردانی: ḌMR
ضمر. [ ض َ ] (ع ص ) مرد هموارشکم و باریک و لطیف اندام . (منتهی الارب ). مرد هموارشکم لطیف بدن نازک اندام . (منتخب اللغات ). باریک میان . (دهار). || اسب باریک ابرو(؟). (منتهی الارب ). اسبی که ابروانش باریک باشد (؟). (منتخب اللغات ). || تنگ هرچه باشد. (منتهی الارب ). ضیق . || نهانی . (منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
زمر. [ زَ م ِ ] (ع ص ) کم موی و کم پشم . || کم مروت . || مرد نیکوروی .(منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || نی نوا...
زمر. [ زُ م َ ] (ع اِ) ج ِ زمرة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (ترجمان القرآن ) (دهار). گروههای متفرق از مردم . (غیاث...
زمر. [ زِم ْ م ِ ] (ع ص ) سخت . درشت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
زمر. [ زَ / زَ م َ ] (ع اِ) صوت . ج ، زمور. (اقرب الموارد).
زمر. [ زُ م َ ] (اِخ ) نام سوره ٔ قرآن . (غیاث ). سوره ٔ سی و نهم از قرآن . مکیه و آن هفتاد و پنج آیت است ، پس از «ص » و پیش از «مؤمن » و او...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.