طارفة
نویسه گردانی:
ṬARF
طارفة. [ رِ ف َ ] (ع ص ) طارف . جاء بطارفة عین ؛ آورد مال بسیار از. (منتهی الارب ). ج ، طوارف . || در عربی بکسر ثالث ، شخصی را گویند که میان او و جدّ اکبر او آباء بسیار باشند یعنی از جد اکبر خود بسیار دور باشد. (برهان ). || میوه و جز آن که غریب و نادر بود.
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تعرفة. [ ت َ رِ ف َ ] (ع اِ) صورت قیمت و ارزش متاع یا صورت مالیاتی که به کالا تعلق میگیرد چون تعرفه ٔ گمرکی ۞ . دکتر خیام پور در نشریه ٔ ...
1ـ بهایی تغییر پذیر که برای تخلیه و نگهداری کالاها در گمرک و مالیات آنها تعیین می شود. 2ـ مقیاسی که بر اساس آن بازپرداخت هزینه های درمانی و دارویی به...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید
اینجا کلیک کنید.