اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طاهره

نویسه گردانی: ṬAHRH
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) ست نفیسه بنت حسن بن زیدبن حسن بن علی بن ابیطالب (ع ) که لقبش طاهره و کریمةالدارین است . در سال 145 هَ . ق . در مکه متولد شده و در مدینه با زهد و عبادت بسر میبرده و هم بالین اسحاق مؤتمن فرزند حضرت صادق (ع ) بوده و از آن دو نور پاک دوفرزند قاسم و ام کلثوم نامی بوجود آمده ، پس با شوهر و فرزندان خود بمصر رفته و بفاصله ٔ هفت سال در رمضان 208 هَ . ق . در آنجا وفات یافته و اسحاق میخواست که جنازه اش را به مدینه نقل دهد، لیکن اهالی مصر از روی عقیده ٔ کاملی که نسبت به آن مخدره ٔ معظمه داشتند درخواست کردند که آن نعش پاک را در خاک ایشان دفن کندکه وسیله ٔ تبرک و میمنت ایشان باشد. اسحاق نیز قبول کرد و وی را در خاک مصر مدفون ساخت و اکنون آرامگاه او زیارتگاه عام و خاص میباشد. طاهره در حق فقرا و بیماران تلطف های بی نهایت مبذول میداشته و همواره روزه دار و شب زنده دار بوده و تا اسحاق حاضر نمیشده ، تناول غذا نمیکرده است و در حال احتضار نیز روزه دار بوده و جمعی از حاضران درخواست افطار کردند، گفت : سبحان اﷲ سی سال است که از درگاه خداوندی مسئلت میکنم که روزه دار از دنیا بروم چگونه اکنون از این آرزوی سی ساله دست بردارم و در آن حال این بیت را میخوانده است :
اصرفوا عنی طبیبی و دعونی و حبیبی
زادنی شوقی الیه و غرامی و نحیبی
و پس از آن شروع به تلاوت سوره ٔ انعام کرد وچون به آیه ٔ شریفه ٔ لهم دارالسلام رسید جان بمالک جانان سپرد و امام شافعی در آن اوان ساکن مصر بوده و به زیارت آن خاتون معظمه میرفته و درخواست دعای خیر میکرده است . (از خیرات حسان ج 3 ص 122). و رجوع به ریحانة الادب ج 2 ص 167 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۳ ثانیه
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) زرین تاج . عنوانی است که فرقه ٔ بابیه به زرین تاج داده اند چون میرزا علی محمد باب در نامه هائی که درباره ٔ وی مین...
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب سیدةالنساء فاطمه ٔ زهرا علیهاالسلام . رجوع به فاطمه ٔ زهرا شود.
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) فاطمه ٔ زهرا علیهاالسلام . رجوع به فاطمه شود.
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) قرةالعین . رجوع به طاهره ٔ زرین تاج و قرةالعین شود.
طاهره . [ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب نجمه مادر امام هشتم علی بن موسی الرضا سلام اﷲ علیهما بوده است . میرخواند مینویسد: در کشف الغمة از هشام بن احمد ک...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
خمسه ٔ طاهره . [ خ َ س َ ی ِ هَِ رَ ] (اِخ ) خمسه ٔ آل عبا. خمسه ٔ طیبه . پنج تن . رجوع به خمسه ٔ آل عبا شود.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
طاهرة. [ هَِ رَ] (ع ص ) مؤنث طاهر: اِمراءةٌ طاهرةٌ؛ زن پاک از نجاست . || زن پاک از عیب و منقصت . (منتهی الارب ) (بحر الجواهر). ج ، طاهرات ....
طاهرة. [ هَِ رَ ] (اِخ ) لقب سیدةالنساء فاطمه ٔ زهرا علیهاالسلام . رجوع به فاطمه ٔ زهرا شود.
« قبلی صفحه ۱ از ۲ ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.