طبج
نویسه گردانی:
ṬBJ
طبج . [ طَ ] (ع مص ) محکم و استوار شدن حماقت . || زدن بر هر چیز میان کاواک مانند سر و نحو آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۵ ثانیه
طبج . [ طَب َ ] (ع مص ) گول گردیدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ).