گفتگو درباره واژه گزارش تخلف طبسی نویسه گردانی: ṬBSY طبسی . [ طَ ب َ ] (اِخ ) احمدبن محمدبن ابراهیم طبسی تاجر، مکنی به ابونصر نزیل نیشابور. حاکم ابوعبداﷲ حافظ گوید: وی از ابوقریش محمدبن جمعةبن خلف قهستانی ۞ و جزوی روایت کرده است و گمان میکنم در نیشابور درگذشته است . (از انساب سمعانی برگ 367 الف ). واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۲۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه واژه معنی قاضی طبسی قاضی طبسی . [ ی ِ طَ ب َ ] (اِخ ) نجم الدین . یکی از بزرگان عهد سلطان ابوسعید بهادرخان است که به دنبال غائله امیر تیمورتاش بن چوپان به دست... حبیب اﷲ طبسی حبیب اﷲ طبسی . [ ح َ بُل ْ لاهَِ طَ ب َ ] (اِخ ) رجوع به حبیب اﷲبن نورالدین محمدبن حبیب اﷲ طبسی تونی شود. تبسی تبسی . [ ت ِ ] (اِ) دزی در ذیل قوامیس عرب این کلمه را معادل بشقاب ۞ آورده است . (دزی ج 1 ص 140). رجوع به طبسی شود. تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود