 
        
            طرآنی 
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ṬRʼANY 
    
							
    
								
        طرآنی . [ طُرْ ] (ع  ص ) آنچه معلوم  نشد از کجا رسیده . (منتهی  الارب ) (آنندراج ).
-  امر طرآنی  ؛ کاری  که  معلوم  نشود از کجا رسیده . (منتهی  الارب ) (آنندراج ).
-  حمام  طرآنی  ؛ مثله . (منتهی  الارب ). کبوتری  که  معلوم  نشود از کجا رسیده . (آنندراج ). و در معجم  البلدان  بمعنی  کبوتر منسوب  به  کوه  «طرآن » آمده . رجوع  به  طرآن  شود.
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        ترانی . [ تْرا / ت ِ ] (اِخ )  ۞  شهری  است  در ایتالیا بر ساحل  دریای  آدریاتیک  و 34000 تن  سکنه  دارد. محصول  آن  پنبه  است .
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        لن ترانی . [ ل َ ت َ ] (ع  جمله ٔ فعلیه ) هرگز نبینی  مرا. مأخوذ از آیه ٔ: و لما جاء موسی ̍ لمیقاتنا و کلمه  ربه  قال  رب اءَرنی  اءَنظر اًِلیک ، قال...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        لن ترانی  گفتن . [ ل َ ت َ گ ُ ت َ ] (مص  مرکب ) در تداول  عامه ٔ فارسی زبانان ، ناسزا و درشت  گفتن . بد و بیراه  گفتن . درشت  و خشن  گفتن . سخنان  در...