طراد
نویسه گردانی:
ṬRʼD
طراد. [ طَرْ را ] (اِخ ) موضعی است . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام جایگاهی است که ذکر آن در شعر اسودبن یعفر آمده است . (معجم البلدان ج 6 ص 37).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تراد. [ ت َ رادد ] (ع مص ) از یکدیگر ردکردن . (آنندراج ). فسخ معاهده کردن و بر هم زدن معاهده . (ناظم الاطباء). فسخ کردن بیعی با رضایت طرفین...
ترعد. [ ت َ رَع ْ ع ُ ] (ع مص ) جنبیدن و لرزیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ترجرج . (المنجد) (اقرب الموارد): ترعدت الاَّلیة؛ اذا ترجرجت . (...