اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طرفة

نویسه گردانی: ṬRF
طرفة. [ طَ رِ ف َ ] (ع ص ) ناقةٌ طرفة؛ شتر ماده ای که بر یک چراگاه قرار نگیرد. || ناقه ای که فروریخته باشد نوک دهن او از پیری . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || اشتری که بر کناره ٔ مرغزار چرا کند. (مهذب الاسماء).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۵۷ ثانیه
جالب آنکه
امل طرفه . [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان اهواز با طول جغرافیایی 48 درجه و 48 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 31 درجه و 12 دقیقه . (از فرهنگ آبادی...
نقش‌کننده‌ی سخن نغز، در هنرهای تجسمی: کارتونیست.
طرفه اکسیر. {طُ. اِ ک} اکسیر بدیع، بکر، تازه، نو شاذ، شگفت، عجیب، کم نظیر، کمیاب، نادر. طرفه /tarfe/ معنی منزل نهم از منازل قمر پس از نثره: ◻︎ نثره به...
یکسر مهربانی
طرفه ٔ محلاتی . [طُ ف َ ی ِ م َ ح َل ْ لا ] (اِخ ) هدایت آرد: نام نامیش میرزا فرج اﷲ. اصلش از خاک پاک شیراز، در صغر سن با پدر مهربان خود به م...
طرفه ٔ بغداد. [ طُ ف َ ی ِ ب َ ] (اِخ ) نام مردی بازیگر، چون این قوم در بغداد [ که ] سرآمد هر شهر است [ بسیار بوده اند ] طرفه ٔ بغداد مشهور شده...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
طرفه ٔ شش طاق . [ طُ ف َ / ف ِ ی ِ ش َ / ش ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از عالم دنیاست به اعتبار شش جهت . || اسباب دنیا را نیز گویند. (ب...
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.