طرقة
نویسه گردانی:
ṬRQ
طرقة. [ طَ رَ ق َ ] (ع اِ) پی شتران . یقال : جائت الابل علی طرقة واحدة، و علی خِف واحد؛ ای علی اثر واحد. (منتهی الارب ). اثر الابل بعضها فی اثر بعض . (مهذب الاسماء). || پر برهم نشسته . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
ترغه . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ] (اِ)آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله ٔ آن منفجر شده صدا می کند. وجه تسمیه ٔ صدای ترغ آ...
طرقه بازی . [ طَ رَق ْ ق َ / ق ِ ] (حامص مرکب ) بازی کردن با طرقه یا ترقه که بازیچه ٔ کودکان است . رجوع به ترقه شود.
ترغه شدن . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناگهان به غضب آمدن . (فرهنگ نظام ). و رجوع به ترقه شود.