طرقة
نویسه گردانی:
ṬRQ
طرقة.[ طُ ق َ ] (ع اِمص ) تاریکی . || آزمندی . || گولی . || (ص ) گول . || (اِ) سنگریزه ٔ بر یکدیگر افتاده . || خوی . عادت . یقال : مازال هذا طرقتک ؛ ای دأبک . || راه . روش . || راه بسوی چیزی . || بر همدیگر نهاده . || خطوطهای کمان . ج ، طرق . || کار. صنیعة. یقال : هذه طرقة رجل واحد؛ ای صنیعة رجل واحد. || (مص ) توبرتو و بر هم نهادن چیزی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
ترغه . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ] (اِ)آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله ٔ آن منفجر شده صدا می کند. وجه تسمیه ٔ صدای ترغ آ...
طرقه بازی . [ طَ رَق ْ ق َ / ق ِ ] (حامص مرکب ) بازی کردن با طرقه یا ترقه که بازیچه ٔ کودکان است . رجوع به ترقه شود.
ترغه شدن . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناگهان به غضب آمدن . (فرهنگ نظام ). و رجوع به ترقه شود.