طرقه
نویسه گردانی:
ṬRQH
طرقه . [طُ ق َ / ق ِ ] (اِ) مرغی است . نوعی مرغ است سیاه ، دوچند گنجشکی و سخن گوی . قسمی مرغ که پرهای آن به سیاهی گراید و مانند طوطی تقلید صوت شنوده کند. شارک . شارو. شار. شحرور. قره طاوق . توکا. چاله خوس . چاله خسب .
واژه های همانند
۱۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترغه . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ] (اِ)آتشبازی کوچک است که از زدن بر زمین یا آتش دادن فتیله ٔ آن منفجر شده صدا می کند. وجه تسمیه ٔ صدای ترغ آ...
ترقح . [ ت َ رَق ْ ق ُ ] (ع مص ) کسب کردن . (تاج المصادر بیهقی ) ورزیدن و فراهم آوردن برای عیال . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ک...
ترغه شدن . [ ت َ رَغ ْ غ َ / غ ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ناگهان به غضب آمدن . (فرهنگ نظام ). و رجوع به ترقه شود.