اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طرم

نویسه گردانی: ṬRM
طرم . [ طِ / طَ ] (ع اِ) انگبین با موم . (منتهی الارب ) (آنندراج ). انگبین . (مهذب الاسماء). عسل . (دهار). شهد غلیظ. (غیاث اللغات ). || مسکه و انگبین که خانه را پر کرده باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ). مسکه و عسل راگویند. (برهان ). زبد است و عسل را نیز نامند. و گفته اند غذای مرکب از زبد و عسل است . (فهرست مخزن الادویه ). اسم مرکب عسل و مسکه است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲۶ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
ترم . [ رُ ] (اِخ ) ۞ فرزند مارتین ترم دریانورد سابق الذکر که به سال 1629 م . متولد شد و با انگلیسیها و اسپانیولی ها جنگید و پیروز شد.
ترم . [ ت ِرِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کلیجان رستاق که در بخش مرکزی شهرستان ساری و 10 هزارگزی جنوب خاوری ساری و یکهزار گزی باختر راه ...
ترم . [ ت ِ ] (اِخ ) طرم . نامی است که اهل محل به ناحیه ٔ کبیره ای در جبال مشرف بر قزوین در بلاد دیلم دهند. (از یادداشت بخط مرحوم دهخدا)....
رجوع شود به امیرمسعود موسی زاده
رجوع شود به امیرمسعود موسی زاده
طاق و ترم . [ ق ُ ت ُ رُ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) رجوع به طاق و طارم شود.
« قبلی ۱ ۲ صفحه ۳ از ۳ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.