اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طعمه کردن

نویسه گردانی: ṬʽMH KRDN
طعمه کردن . [ طُ م َ / م ِ ک َ دَ] (مص مرکب ) غذا قرار دادن . قوت ساختن :
همای کُش تر از این کرکسان جیفه نهاد
ندیده ام که ز عنقا کنند طعمه عقاب .

خاقانی .


مست مکن عقل ادب ساز را
طعمه ٔ گنجشک مکن باز را.

نظامی .


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.