طول
نویسه گردانی:
ṬWL
طول . [ طَ ] (ع مص ) منت نهادن بر کسی . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). || فزونی کردن بر کسی . فخر نمودن . (منتهی الارب ). با کسی فضل کردن . (زوزنی ). در فضل غلبه کردن . (تاج المصادر). غالب آمدن در فضل . (منتخب اللغات ). || غالب آمدن در درازی ، و منه فی حدیث استسقاء عمر فطال العباس عمر؛ ای غلبه فی طول القامة و کان عمر طویلاً و کان العباس اطول منه . (منتهی الارب ). بدرازی غلبه کردن . (تاج المصادر). || احسان کردن . (منتهی الارب ).
واژه های همانند
۳۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
تول . (اِخ ) ۞ شهر و حاکم نشین ایالت کرز ۞ فرانسه است که بر کنار رود کرز واقع است و 19400 تن سکنه دارد. در این شهر کارخانه ٔ اسلحه سازی ...