اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طیبط

نویسه گردانی: ṬYBṬ
طیبط. [ ب َ ] (ع اِ) مرغی از درازپایان . ابوطیط. رجوع به «ابوطیط» شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
طیبت . [ ب َ ] (ع اِمص ) مزاح . خوش طبعی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). خوش منشی . خوش مزگی . بازی . شوخی : طیبتی شاعرانه کردم من تا نبندی دل اند...
تیبت . [ ت َ ب َ ] (ع مص ) دزی در ذیل قوامیس عرب آرد: ... بازکردن چیزی بسته با چاقو یا ابزاری دیگر با ایجاد حفره یا شکافی مخصوصاً در چیزی ...
تیبت . [ ب ِ ] (اِخ ) رجوع به تبت و قاموس الاعلام ترکی شود.
طیبت آمیز. [ ب َ ] (ن مف مرکب ) سخنی آمیخته با شوخی . کلامی که آمیخته با مزاح و خوش منشی باشد : غالب گفتار سعدی طرب انگیز است و طیبت آمیز....
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.