اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طیران

نویسه گردانی: ṬYRʼN
طیران . (اِخ ) مافروخی در کتاب محاسن اصفهان در دو مورد این اسم را ایراد کرده ، یکی در مورد ذکر قصور معروف اصفهان که گوید: و قصر صخربن سدوس بطیران . (چ طهران ص 56). دیگر درمورد ذکر جوامع اصفهان که گوید: و الجامعان الکبیر العتیق البدیع الانیق بنی اصله القدیم عرب قریة طیران و هم التیم . (محاسن اصفهان مافروخی چ طهران ص 84).
و شاید «طیرا» که یاقوت حموی از قراء اصفهان شمرده با طیران هر دو یک موضع باشد و معلوم نیست ضبط کدام یک از این دو لفظ اصح است . و نیز رجوع به طهران شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
طیران . [ طَ ی َ / طَ / طِ ] (ع مص ) پریدن . (منتهی الارب ). پرواز کردن . || شتافتن . (زوزنی ). پرش . پرواز. طیران (بسکون یاء نیز آمده ، مگر اصل...
تیران . (اِخ ) دهی از دهستان کرون است که در بخش نجف آباد شهرستان اصفهان واقع است و 6100 تن سکنه ومعدن قلع دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایرا...
تیران . (اِخ ) دهی از دهستان بربرود است که در بخش الیگودرز شهرستان بروجرد واقع است و 343 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
تیران . (اِخ ) دهی از بخش راور شهرستان کرمان است که 150 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8).
تیران اول . [ ن ِ اَوْ وَ ] (اِخ ) بیست و هفتمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان موافق نوشته های مورخین ارمنستان و نویسندگان رومی است ...
تیران دوم . [ ن ِ دُوْ وُ ] (اِخ ) سی و چهارمین پادشاه از سلسله ٔ اشکانیان ارمنستان موافق نوشته های مورخین ارمنستان و نویسندگان رومی است ....
سراب تیران . [ س َ ] (اِخ ) دهی است از بخش سنجابی شهرستان کرمانشاه واقع در 2500 گزی شمال کوزران و هزارگزی خاور راه فرعی سنجابی به ثلاث ...
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.