اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

طیور

نویسه گردانی: ṬYWR
طیور. [ طَی ْ یو ] (ع ص ) تیزرو. || چالاک . یقال : هو طیورٌ فیورٌ؛ ای حدیدٌ سریعالفیئة. (منتهی الارب ). ای سریعالتحول من امر الی آخر. (قُطر المحیط).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۷ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۱ ثانیه
طیور. [ طُ ] (ع اِ) ج ِ طیر. پرندگان . مرغان . جج ِ طائر : الا آنک او را باد و دیو و پری و وحوش و طیور در فرمان بود و مرا نیست . (ترجمه ٔ طبری ...
طیور سدره . [ طُ رِ س ِ رَ / رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )کنایه از فرشتگان آسمان باشد. (برهان ) (آنندراج ).
امل طیور. [ ] (اِخ ) دهی است از شهرستان اهواز با طول جغرافیایی 48 درجه و 47 دقیقه ، و عرض جغرافیایی 31 درجه و 38 دقیقه . (از فرهنگ آبادیه...
تیور. [ ت َ ] (اِ) مرغی است شبیه به طاووس ماده به عربی شفنین ۞ خوانند و شفانین هم گویند. (برهان ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ).نام مرغی ...
پان تیور. [ی ِ ] (اِخ ) ۞ کنت نشین قدیم ایالت برتانی که از لامبال به غینگان امتداد داشت .
پان تیور. [ ی ِ ] (اِخ ) ۞ لوئی دُبوربُن دوک دُ. پسر کنت دُتولوز. مولد رامبویه بسال 1725م . و وفات در سنه ٔ 1793م . بود. وی پدر شوهر مادام ...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.