اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

ظم ء

نویسه گردانی: ẒM ʼ
ظم ء. [ ظِم ْءْ ] (ع اِمص ) تشنگی . || آرزومندی . || (اِ) مدت میان دو نوبت آب خوردن شتر. || مدت میان دوبار آوردن شتران بر آبخور. ج ، اَظماء. || ظم ءالحیوة؛ از گاه بزادن تا گاه مرگ . || مابقی من عمره الاّ قدر ظم ءالحمار؛ أی لم یبق منه الاّ الیسیر، چه خر از دَواب زودتر از همه تشنه شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۱۸ مورد، زمان جستجو: ۰.۴۴ ثانیه
زم . [ زَ ] (اِخ ) نام چشمه ای است و بعضی چشمه ٔ زمزم را گویند. (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ). نام چاهی در مسجدالحرام که به چاه زمزم معرو...
زم . [ زَ ] (اِخ ) فرشته ای است در دین زردشت . (فرهنگ فارسی معین ).
آمل زم . [ م ُ زَ ] (اِخ ) آمل شط. آمل مَفازه . رجوع به آمل شود.
رود زم . [ دِ زَ ] (اِخ ) رودخانه ای است مشهور. رودخانه ای است ، و بعضی گفته اند نام شهری است که این رود از پهلوی آن میگذرد. (حاشیه ٔ دیوان...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
زم البازنجان .[ زُم ْ مُل ْ زَ / زِ ] (اِخ ) رم بیزنجان . رم بازنجان . جایی در حوالی بیضای فارس که محمدبن واصل از یعقوب لیث شکست سختی دید...
معنی نظم
افعال مدح و ذم . [ اَ ل ِ م َ ح ُ ذَم م ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) افعالی که در لغت عرب برای انشاء مدح و ذم وضع شده اند مانند:نعم ، بئس . (...
« قبلی ۱ صفحه ۲ از ۲ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.