اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عابد

نویسه گردانی: ʽABD
عابد.[ ب ِ ] (ع ص ) پرستنده ٔ خدا و ملتزم به شرائع دین . (از اقرب الموارد). پرستنده . عبادت کننده :
عابدان را پرده این خواهد درید
زاهدان را توبه آن خواهد شکست .

خاقانی .


خدا از عابدان آنها گزیند
که در راه خدا آن را نبیند.

نظامی .


چه گویی در حق فلان عابد که دیگران به طعنه سخنها گفته اند. (گلستان سعدی ).
گفتم میان عالم و عابد چه فرق بود
تا اختیار کردی از آن این فریق را.

سعدی (گلستان ).


|| موحد. (ذیل اقرب الموارد بنقل از تاج العروس ). || خادم . (اقرب الموارد). || مرد با ننگ و عار. و گفته اند بدین معنی است قول خداوند تعالی : ان کان للرحمن ولد فانا اول العابدین . (قرآن 81/43). أی اول الاَّنفین . (از منتهی الارب ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ صفحه ۵ از ۵ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.