عامر
        
     
    
								
        نویسه گردانی:
        ʽAMR
    
							
    
								
        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن  ذُهل بن  ثعلبة، از بنی بکربن  وائل  از عدنان . جد جاهلی  است . (از الاعلام  زرکلی ).
    
							
    
    
    
        
            واژه های همانند
        
        
            
    ۵۳۲ مورد، زمان جستجو: ۱.۲۴ ثانیه
								
    
    
									
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (ع  ص ) آبادکننده . (اقرب  الموارد) (آنندراج ) (مهذب  الاسماء) (غیاث  اللغات ).  ||  آباد و معمور. (ناظم  الاطباء). و بر این  تقدیر عامر...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) جد جاهلی  است  پسران  او بطنی  از لواثه  از قیس  عیلان  یا از بربرند و منزل  و مأوای  آنان  به  بهنسا از دیار مصر بوده  است . (ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی  است  بزرگ  از بنی کلب . (معجم  قبائل  العرب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) از قبائل  عرب  در جزائرند و مرکز آنها میان  و هران  و تلمسان  است . (معجم  قبائل  العرب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای  است  که  در زمانهای  قدیم  به  ناحیه  کورة به  منطقه ٔ عجلون  سکونت  داشته  و اکنون  در قراء رحابا و کفرالماء پراکنده ا...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای  است  معروف  به  بوعامر،در اماکن  متعدد در عراق  که  در نجف  و رزازة و یوسفیه پراکنده اند و شغل  آنان  تربیت  گاومیش  اس...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ درزیه  است  مقیم  در جبل  حوران . اصل  آن  عشیره  از آل  ایوب  به  جبل  اعلی  از توابع حلب  بوده  است . (از معجم  قبائل  ...
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ای  است که  معروف  به  عیال  عامرند. (از معجم  قبائل  العرب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) بطنی  است  از قبیله  سُبَیع مقیم  عارض . (از معجم  قبائل  العرب ).
                    
										
                 
            
									 
        
            
										
                
                
                    
											
                        عامر. [ م ِ ] (اِخ ) عشیره ٔ بزرگی  است  از فضل  از طوقه  از بنی صخره  یکی  از قبائل  بادیه ٔ شرق  اردن . (از معجم  قبائل  العرب ).