عامر
نویسه گردانی:
ʽAMR
عامر. [ م ِ ] (اِخ ) ابن ضُبارة المری . از قائدان و سواران بود. مروان بن محمد برای جنگ با شیبان خارجی او را نزد خود طلبید و هفت هزار تن را در اختیار وی گذاشت عامر با لشکر مزبور به پیکار شیبان رفت و شیبان پس از چندین نبرد منهزم شد آنگاه عامر برای پیکار باعبداﷲبن معاویة الطالبی به دستور ابن هبیره با 50 هزار سوار بجنگ قحطبةبن شیب به اصفهان وارد و از لشکران قحطبه که 20 هزار تن بودند شکست خورد. وی عاقبت در سال 131 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۵۳۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۵ ثانیه
عمر شلوبینی . [ ع ُ م َ رِ ش َ ل َ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲ ازدی شلوبینی (شلوبین )، مکنی به ابوعلی . نحوی و لغوی قرن ششم و هفتم هجری . وی ...
عمر سهروردی . [ ع ُ م َ رِ س ُ رَ وَ ] (اِخ ) ابن محمدبن عبداﷲبن عمویه ٔ قرشی تیمی بکری سهروردی ، مکنی به ابوحفص و ملقب به شهاب الدین . فقی...
عمر زعفرانی . [ ع ُ م َ رِ زَ ف َ] (اِخ ) ابن جعفربن محمد زعفرانی ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به دومی ̍. از ادیبان و دانایان به علوم مختلف ...
عمر عینتابی . [ ع ُ م َ رِ ع َ ](اِخ ) ابن احمد عینتابی رومی . ملقب به قصوری . ادیب و نظم سرا بود و در سال 1140 هَ .ق . درگذشت . وی تحفةالشاهدی...
عمر فاکهانی . [ ع ُ م َ رِ ک ِ ] (اِخ ) ابن علی بن سالم . رجوع به تاج الدین (فاکهانی ...) و عمر (ابن علی بن ...) شود.
عمر فارسکوری . [ ع ُ م َ رِ رَ کو ] (اِخ ) ابن محمدبن ابی بکر فارسکوری . ادیب قرن دهم و یازدهم هجری بود که به سال 1018 هَ .ق . درگذشت . رجوع...
عمر ثمانینی . [ ع ُ م َ رِ ث َ ] (اِخ ) ابن ثابت . رجوع به ثمانینی (عمربن ...) و عمر (ابن ثابت ...) شود.
امر اعتباری . [ اَ رِ اِ ت ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن است که وجود آن فقط در عقل شخص اعتبارکننده باشد تا وقتی که اعتبارکننده است و آن ...
آمر باحکام ا. [ م ِ رُ ب ِ اَ مِل ْ لاه ] (اِخ ) لقب ابوعلی منصور، از خلفای فاطمی مصر. در سال 495 هَ .ق . به پنجسالگی او را بخلافت برداشتند ...
عمر قره داغی . [ ع ُ م َ رِ ق َ رَ ] (اِخ ) (ملا...) وی عالم در نحو و منطق و تفسیر بود. در سال 1213 هَ .ق . در قره داغ متولدشد و به سال 1281 هَ...