عباس
نویسه گردانی:
ʽBAS
عباس . [ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن فرج الریاشی البصری . از لغویان و روات و مورخان عرب بود. وی به سال 177 هَ . ق . در بصره متولدشد و به سال 257 در فتنه ٔ صاحب الزنج به قتل رسید. او راست : کتاب الخیل و کتاب الابل و ما اختلف اسماؤه من کلام العرب ، و کتابهای دیگر. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۲۴۵ مورد، زمان جستجو: ۰.۳۹ ثانیه
عباس بلاغی . [ ع َب ْ با ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چهاردولی بخش مرکزی شهرستان مراغه . واقع در 81000 گزی جنوب خاور مراغه و یکهزارگزی خ...
عباس بلاغی . [ ع َب ْ با ب ُ ] (اِخ ) دهی است از دهستان به به جیک بخش سیه چشمه ٔ شهرستان ماکو واقع در 42 هزارگزی جنوب خاوری سیه چشمه و سه ه...
کلاته عباس . [ ک َ ت ِ ع َب ْ با ](اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش فریمان شهرستان مشهد. در دامنه واقع شده و معتدل است سکنه 265 تن . آب ...
ده عباس خان . [ دِه ْ ع َب ْ با ] (اِخ ) دهی است از بخش میان کنگی شهرستان زابل . واقع در شش هزارگزی جنوب باختری ده دوست محمد. سکنه ٔ آن 195 ...
فضل بن عباس . [ ف َ ل ِ ن ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) ربنجنی بخارایی . رجوع به ربنجنی شود.
فضل بن عباس . [ ف َ ل ِ ن ِع َب ْ با ] (اِخ ) ابن ربیعبن حارث بن عبدالمطلب . یکی از زعمای مدینه در قیام علیه بنی امیه بود و در وقعه ٔحره به...
فضل بن عباس . [ ف َ ل ِ ن ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن عبدالمطلب هاشمی قرشی . از دلیران صحابه ٔ رسول اکرم و سالمندترین اولاد عباس بود. او را «ردف...
فضل بن عباس . [ ف َ ل ِ ن ِ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن عتبةبن ابی لهب . شاعری است از قریش و از فصحای بنی هاشم بوده است . وی معاصر فرزدق و احوص ...
عباس کهریزی . [ ع َب ْ با ک َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان اوشق بخش مرکزی شهرستان خیاو. واقع در 45هزارگزی خاوری خیاو و 2هزارگزی راه شوسه ٔ گ...
عباس مهرپویا (۱۳۰۶ تهران - خرداد ۱۳۷۱) خواننده و آهنگساز ایرانی است.
زندگینامه
عباس مهرپویا زندگی هنری خود را با تئاتر شروع کرد. سپس زیر نظر اس...