عبد
نویسه گردانی:
ʽBD
عبد. [ ع َ ب َ ] (ع اِ) خشم . (تاج العروس ) (منتهی الارب ). || گر سخت . (منتهی الارب ). جرب سخت که درمان نپذیرد. (لسان العرب ) (تاج العروس ). جرب . (تاج العروس ). || عار. (منتهی الارب ). || پشیمانی و ملامت نفس . (منتهی الارب ) (تاج العروس ) (لسان العرب ). || آز. حرص . || ابا و انکار. (منتهی الارب ) (تاج العروس ).
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
عابد بخاری . [ ب ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) راقم . شاعر فارسی زبان و معاصر نصرآبادی است . شعرش در تذکره ٔ نصرآبادی ص 439 آمده است .
مولانا خسرو بن عابد ابرقویی معروف به " ابن معین " از شاعران و طبیبان قرن هشتم هجری است.در تاریخ و طب و ادبیات فارسی و عرب به ویژه نظم و نثر ...