عبد
نویسه گردانی:
ʽBD
عبد. [ ع َ ] (اِخ ) ابن قصی بن کلاب بن مرة، جدجاهلی است پسران وی از قبائل «قریش البطاح » اند. مسکن و مأوای آنان در بطحه ٔ مکه بود. این طایفه در حدود سال 185 هَ . ق . منقرض شدند. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۴۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
عابد بخاری . [ ب ِ دِ ب ُ ] (اِخ ) راقم . شاعر فارسی زبان و معاصر نصرآبادی است . شعرش در تذکره ٔ نصرآبادی ص 439 آمده است .
مولانا خسرو بن عابد ابرقویی معروف به " ابن معین " از شاعران و طبیبان قرن هشتم هجری است.در تاریخ و طب و ادبیات فارسی و عرب به ویژه نظم و نثر ...