عبدا
نویسه گردانی:
ʽBDʼ
عبدا.[ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن سعدبن نفیل الازدی . از مردم ازدشنوءة و از رؤسای کوفه است با سلیمان بن صرد به خونخواهی حسین (ع ) برخاست و با بنی امیه جنگ کرد. و به سال 65 هَ . ق . به قتل رسید. (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۳۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۷ ثانیه
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ابی حصین الازدی . صحابی و از فرسان عرب در صدر اسلام بود. وی به سال 36 هَ. ق . در جنگ صفین به قتل رسید...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ابی زید عبدالرحمان قیروانی ، مکنی به ابومحمد معروف به ابن ابی زید. رجوع به ابن ابی زید ابومحمد شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ابی فرج . رجوع به ابن مارستانیه ابوبکر عبداﷲ شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن ابی قحافه عثمان بن عمروبن کعب التیمی القرشی ، مکنی به ابوبکر. رجوع به ابوبکربن ابی قحافه شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن اسماعیل الرسولی . وی از ملوک دولت رسولیه یمن است که به سال 827 هَ . ق . بعد از مرگ پدر به امارت...
عبدا.[ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن امیر اسحاق بن المقتدر العباسی ، مکنی به جعفر و ملقب به القائم بامراﷲ.رجوع به قائم بن القادر و نیز...
عبدا. [ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن بشیربن ذکوان البهرانی . از بزرگان قراء بود. به سال 173 هَ . ق . متولد شد و به سال 342 هَ . ق . درگذ...
عبدا.[ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن حسین الشاماتی ، مکنی به ابوالحسین . مردی فاضل بود. از تألیفات اوست : شرح دیوان المتنبی . شرح الح...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن خشاب ، مکنی به ابومحمد. رجوع به خشاب و الاعلام زرکلی شود.
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن احمدبن سلیمان بن ابراهیم بن بردة الفزاری . یگانه ٔ جهان بود در علم و ورع . و از بنی فزاره یکی از قبائل عر...