عبدا
نویسه گردانی:
ʽBDʼ
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن محمدبن عیسی المروزی ، مکنی به ابومحمد و معروف به عبدان . وی حافظ حدیث و مفتی مرو بود. مدتی در مصر اقامت کرد و سپس به مرو رفت . او نخستین کسی است که مذهب شافعی را در خراسان نشر داد. از تألیفات اوست . المعرفة در یک صد جزء. الموطاء. وی به سال 620 هَ . ق . متولد شد ودر 693 هَ . ق . به مرو درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۳۰۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۰ ثانیه
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین بن عبداﷲالعکبری البغدادی ، مکنی به ابوالبقاء معروف به العکبری . رجوع به ابوالقباء محب الدین و نیز به...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین بن مرعی بن ناصرالدین البغدادی . فقیه و متأدب و از اعیان عراق بود. به سال 1104 هَ . ق . به کرخ بغد...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین تستری . ساکن اصفهان و صاحب مدرسه ٔ نقش جهان اصفهان است . وی یکی از علما و مجتهدان و مردی صالح و ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حسین یزدی . از علماء اصبهان است . از تألیفات او است : حاشیه ٔ بر شرح التلخیص در بلاغت . شرح تهذیب المنطق ....
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حشرج بن اشهب بن ورد. والی و از بزرگان و شعرای قیس است . در زمان عبدالملک بن مروان ولایت بیشتر شهرهای خر...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حکیم بن حزام الاسدی القرشی . صحابی و از شجعان بود. روز فتح مکه اسلام آوردو در جنگ جمل همراه عایشه پرچ...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حمدان بن حمدون التغلبی العدوی ، مکنی به ابوالهیجاء. رجوع به ابوالهیجاء و عبداﷲبن حمدان و نیز به الاعلام ز...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حمزةبن سلیمان بن حمزة. یکی از ائمه ٔ یمن بود. در زمان ملک مسعود بر صنعاء و ذمار استیلا یافت و به سال 612...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن حیدربن ابوالقاسم قزوینی . فقیه و از رجال حدیث است . به سال 582 هَ . ق . به همدان درگذشت . از تألیفات ا...
عبدا. [ ع َ دُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن خازم بن اسمأبن الصلت السلمی البصری ، مکنی به ابوصالح . از جانب بنی امیه امارت خراسان یافت و چون ابن ...