عبدالوهاب
نویسه گردانی:
ʽBDʼLWHAB
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن فضل اﷲ العمری القرشی ملقب به شرف الدین . نویسنده ای مترسل و از مردم مصر است . خدمت ملک اشرف و ملک ناصر و سیف الدین تنکز کرد. ملک ناصر او را به شام فرستاد و به سال 717 هَ . ق . بدانجا درگذشت . (از الاعلام زرکلی ).
واژه های همانند
۱۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۴ ثانیه
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن عبدالوهاب الخزرجی الزنجانی . از علمای عربیت است . او راست : تصریف العزی در صرف . الها...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن ابراهیم الامام . از بنی عباس است . به سال 140 هَ . ق . عم وی منصور او را با هفتاد هزار تن به مکه...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن احمدبن سحنون معروف به ابی سحنون . طبیبی است و او را ادب و شعری است . وی خطیب یثرب و طبیب بی...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن احمدبن علی الحنفی الشعرانی ، مکنی به ابومحمد. از علماء متصوف است . به سال 899 هَ . ق . در قلقشن...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن احمدبن وهبان الدمشقی . فقیهی حنفی و در ادب ماهر بود. ولایت قضاء حماة یافت . از کتب اوست : قیدالش...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن داودبن طاهر. سلطان یمن بوده . به سال 883 هَ . ق . به امارت رسید. وی مردی بردبار و صاحب رأی ب...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ )ابن سلیمان بن علی بن مشرف التمیمی النجدی . وی فقیهی حنبلی و از مردم عیینة نجد و والد محمدبن الوهاب ...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن علی بن عبدالکافی ، مکنی به ابونصر و معروف به تاج الدین السبکی . رجوع شود به تاج الدین سبکی عل...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن علی بن نصر، مکنی به ابومحمد. قاضی و فقیه بود و او را نظمی است . وی به ادب معرفتی داشت . به س...
عبدالوهاب . [ ع َ دُل ْ وَهَْ ها ] (اِخ ) ابن محمدبن اسحاق بن مندة العبدی ، مکنی به ابوعمرو معروف به ابن منده . از حفاظ حدیث بود. به سال 47...