عبور
نویسه گردانی:
ʽBWR
عبور. [ ع ُ ] (ع مص ) درگذشتن از نهر و وادی . (اقرب الموارد). گذشتن از نهر و جوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بر آب گذشتن . (تاج المصادر) (غیاث اللغات ) (المنجد). || شکافتن راه را. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (المنجد). || مطلق گذر کردن از راهی . (غیاث اللغات ).
واژه های همانند
۱۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
تأمین عبور و مرور. [ ت َءْ ن ِ ع ُ رُ م ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) منظم ساختن وسایل نقلیه و خط سیر آنها بمنظور جلوگیری از تصادف .
ابؤر. [ اَ ءُ ] (ع اِ) ج ِ بئر. چاه ها.