اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عثمان

نویسه گردانی: ʽṮMAN
عثمان . [ ع ُ ] (اِخ ) ابن عفان بن ابی العاص بن امیة. ملقب به ذوالنورین . سومین از خلفاء راشدین و از عشره ٔ مبشره است . به سال 47 قبل از هجرت به مکه متولد شد و اندکی پس از بعثت اسلام آورد. وی مردی ثروتمند و از اشراف مکه بود. از کارهای بزرگ او در اسلام مجهز کردن نیمی از «جیش العسرة» است وی سیصد شتر و هزار دینار در این راه داد. پس از عمربن خطاب به سال 23 هَ . ق .از طریق شورایی که اعضای آن را عمر معین کرد به خلافت رسید. عثمان پس از رسیدن به خلافت تا یک سال والیان عمر را بر کارشان باقی داشت سپس آنان را عزل کرد و بیشتر کسان خود را بجای ایشان فرستاد و معاویة همچنان بر حکومت شام ماند. بدین سبب مورد ملامت عامه ٔ مسلمین واقع شد. رفتار عثمان موجب آزردگی و ناخشنودی مسلمانان شد تا آنجا که گروهی از مردم کوفه و مصر به مدینه رفتند و عزل او را خواستار شدند و عثمان نپذیرفت شورشیان او را در خانه محاصره کردند و مدت محاصره ٔ وی چهل روز طول کشید و سرانجام صبح روز عید اضحی 35 هَ . ق . به مدینه در خانه اش بقتل رسید. در خلافت عثمان ارمنیه ، قفقاز، خراسان ، کرمان ، سجستان ، افریقا و قبرس بتصرف مسلمانان درآمد. در زمان خلافت عثمان برای رفع اختلاف در قراآت مختلف قرآن کریم ، بر نسخه ٔ واحدی از بین قرأتها اتفاق نظر حاصل شد و بقیه ٔ نوشته ها معدوم گردید. عثمان مسجدالحرام و مسجد پیغمبر را وسعت داد و در نماز عید خطبه را بر نماز مقدم داشت . وی نخستین کسی است که «شرطه » گرفت . از او نیز در صحیحین 146 حدیث نقل شده است . رجوع به طبقات الکبری تألیف ابن سعد و الاصابه و الاعلام زرکلی و کتب تراجم شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۹۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۷ ثانیه
آتش آسمان . [ ت َ ش ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آتش آسمانی . برق . صاعقه .
آسمان فرسا. [ س ْ / س ِ ف َ ] (نف مرکب ) آسمان فرسای . سخت بلند. بسیار رفیع.
تعویذ آسمان . [ ت َع ْ ذِ ] (اِخ ) کنایه از جوزا است و آن برج سوم است از جمله ٔ دوازده برج فلک . (برهان ). برج جوزا. (ناظم الاطباء).
دادر آسمان . [ دَ رِ ] (اِخ ) خداوند تعالی . (آنندراج ). دادرام . || (اِ مرکب ) نام عیدی است . (آنندراج ).
ناف آسمان . [ ف ِ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) کنایه از قطب فلک . (آنندراج ). وسطالسماء. وسط آسمان . میان آسمان : سپهر گفت بهل مدح روزگار بگوکه ...
گوهر آسمان . [ گ َ / گُو هََ رِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) اصل و جرم آسمان . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (مؤید الفضلا). || کنایه از کواکب باشد....
گردش آسمان . [ گ َ دِ ش ِ س ْ / س ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) تقدیر. پیش آمد. قضا و قدر : بدو گفت کز گردش آسمان بگوآنچه دانی به پرسش ممان . ف...
همانی آسمان . [ هََ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) فلک کلی را گویند، و همانی آسمانها افلاک کلیه . و فلک کلی به قول مشهور نُه است به عدد حرکات محسو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
« قبلی ۱ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ ۷ ۸ صفحه ۹ از ۱۰ ۱۰ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.