عجالةً
نویسه گردانی:
ʽJAL
عجالةً. [ ع ِ ل َ تَن ْ ] (ع ق ) در عرف و تداول عامیانه ،فعلاً. آنچه اکنون حاضر و دست رسی بدان هست . در حال حاضر. فی الحال . بنقد: عجالةً بهمین اندازه بس است .
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۲ ثانیه
عجالة. [ ع ُ / ع ِ ل َ ] (ع اِ) ماحضر. (منتهی الارب ). ماحضر از طعام . (اقرب الموارد). || آنچه زود فراهم آرند مهمان را. (اقرب الموارد) (منتهی...
عجالة. [ ع ِ ل َ] (ع اِ) گیاهی است . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
اجالة.[ اِ ل َ ] (ع مص ) گردانیدن . (تاج المصادر). برگردانیدن : یقال فی المیسرِ اَجِل السهام و کذلک اجالوا الرأی بینهم . (منتهی الارب ). || ...