عدنانی
نویسه گردانی:
ʽDNANY
عدنانی . [ ع َ نی ی ] (ص نسبی ) منسوب بعدنان .
- باغ عدنانی ؛ در کوشک باغ عدنانی . (تاریخ بیهقی ).و از سرای عدنانی به باغ فرورود. (تاریخ بیهقی ).
- سرای عدنانی ؛ سرایی بوده است بشهر نیشابور : از راه بدرگاه آمد و در دهلیز سرای پیشین عدنانی ببست و از این سرای گذشته و از سرای دیگر سخت فراخ و نیکو گذشت . و بودی که سلطان آنجا بودی به سرای عدنانی و آنجا بار دادی . (تاریخ بیهقی ص 56). و از سرای عدنانی به باغ فرورود. (تاریخ بیهقی ص 123). و امیر مسعود در صفه ٔ سرای عدنانی نشسته بود با ندیمان . (تاریخ بیهقی ص 124).
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
باغ عدنانی . [ غ ِ ع َ ] (اِخ ) باغی بوده است به هرات و گویا منسوب است به ابی عامر عدنان بن محمدالضبی که در اواخر عهد سامانیان رئیس هرات...
عرب عدنانی . [ ع َ رَ ب ِ ع َ نی ی ] (اِخ ) عرب مستعربه . و رجوع به عربستان و عرب عاربه و عدنان شود.