اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عذرخواهی

نویسه گردانی: ʽḎRḴWAHY
عذرخواهی . [ ع ُ خوا / خا ] (حامص مرکب ) پوزش طلبیدن . پوزش خواستن . پوزش طلبی . بهانه آوری . پوزش خواهی . طلب عفو کردن :
گرچه موقوف نیست شاهی من
بر مدارا و عذرخواهی من .

نظامی .


حافظ چو پادشاهت گه گاه میبرد نام
رنجش ز بخت منما بازآ به عذرخواهی .

حافظ.


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۲ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
عذرخواهی نمودن . [ ع ُ خوا / خا ن ُ/ ن ِ / ن َ دَ ] (مص مرکب ) پوزش طلبیدن : بسی عذرخواهی نمودش که زودگریزان شو و جان ببر همچو دود.سعدی (بو...
این واژه به تازگی اضافه شده است و هنوز هیچ کسی برای آن معنی ننوشته است. برای اینکه برای این واژه معنی بنویسید اینجا کلیک کنید.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.