گفتگو درباره واژه گزارش تخلف عراقی نویسه گردانی: ʽRʼQY عراقی . [ ع ِ ] (ص نسبی ) منسوب به عراق . نقد عراقی . در بیت ذیل از نظامی پول رایج و متداول در عراق معنی میدهد : چرا گشتی در این بیغوله پابست چنین نقد عراقی بر کف دست .نظامی . واژه های قبلی و بعدی واژه های همانند ۳۹ مورد، زمان جستجو: ۰.۲۸ ثانیه واژه معنی ابوسهل عراقی ابوسهل عراقی . [ اَ س َ ل ِ ع ِ ] (اِخ ) ممدوح فرخی است بدربار سلطان محمود و ندانم کدام ابوسهل است :خواجه ٔ سید بوسهل عراقی که بفضل نه عرب ... ابراهیم عراقی ابراهیم عراقی . [ اِ م ِ ع ِ ] (اِخ ) رجوع به ابواسحاق عراقی شود. بابا شاه عراقی بابا شاه عراقی . [ هَِ ع ِ ] (اِخ ) (اصفهانی ) هدایت آرد: معاصر شاه عباس ماضی ، صفوی و از خوش نویسان بوده و در اصفهان به انزوامیگذرانید جز با ... ابواسحاق عراقی ابواسحاق عراقی . [ اَ اِ ق ِ ع ِ ] (اِخ ) ابراهیم بن منصوربن المسلم الفقیه الشافعی المصری ، معروف بعراقی . خطیب جامع مصر، فقیهی فاضل . او راس... ابوالحسن عراقی ابوالحسن عراقی . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ن ِ ع ِ ] (اِخ ) دبیرمسعودبن محمود غزنوی . وفات دوشنبه ٔ ششم شعبان سال 429 هَ . ق . و رجوع به تاریخ بیهقی ... علم الدین عراقی علم الدین عراقی . [ ع َ ل َمُدْ دی ن ِ ع ِ ] (اِخ ) عبدالکریم بن علی بن عمر شافعی انصاری حافظ. وی از علمای بزرگ شافعی در قرن هشتم هجری بود... احمد طاهری عراقی طاهری عراقی، احمد مقاله بحث خواندن نمایش تاریخچه NUR13142.jpg نام طاهری عراقی، احمد نامهای دیگر نام پدر متولد 1322ش محل تولد اراک رحلت 4 اردیبهشت 137... عمادالدین عراقی عمادالدین عراقی . [ ع ِ دُدْ دی ن ِ ع ِ ] (اِخ ) (سید...) از شعرای دربار سلطان حسین بایقرا معاصر میر علیشیر نوایی . رجوع به عمادالدین یزدی شو... فخر الدین ابراهیم همدانی متخلص به عراقی فَخرُالدّین ابراهیم بن بزرگمهر ابن عبدالغفار جوالقی همدانی یا فَخرُالدّین عَراقی از شاعران و عارفان و نویسندگان صوفی ادب فارسی در سدهٔ هفتم هجری، مؤلف... تعداد نمایش: 10 20 50 100 همه موارد « قبلی ۱ ۲ ۳ صفحه ۴ از ۴ بعدی » نظرهای کاربران نظرات ابراز شدهی کاربران، بیانگر عقیده خود آنها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست. برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید. ورود