اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرض داشتن

نویسه گردانی: ʽRḌ DʼŠTN
عرض داشتن . [ ع َ ت َ ] (مص مرکب ) نمایاندن . آشکار کردن . (فرهنگ فارسی معین ) :
آئینه ٔ سکندر جام جم است بنگر
تا بر تو عرض ۞ دارد احوال ملک دارا.

حافظ (از آنندراج ).


|| به عرض رسانیدن ، مطلبی را. || تظلم کردن ، نزد قاضی و حاکم . || درخواست کردن . (فرهنگ فارسی معین ).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.