عرمة
نویسه گردانی:
ʽRM
عرمة. [ ع ُ م َ ] (ع اِ) بمعنی عَرَم است در همه ٔ معانی . (از منتهی الارب ). || سیاهی سپیدی آمیخته در هر چه باشد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). خجک زدن از سیاهی و سپیدی . (ناظم الاطباء). منقط شدن سیاهی و سپیدی بودن آنکه نقطه ها وسیع گردد. (از اقرب الموارد). || سپیدی بر لب گوسپند. (ناظم الاطباء). || گوشت ناپخته . (ناظم الاطباء). || تخم قطا. (ناظم الاطباء). || خرمن کوفته ٔ گرد کرده و پاک نانموده . (ناظم الاطباء). خرمن از طعام که کوفته می شود آنگاه به باد داده می شود. (اقرب الموارد). ج ، عُرَم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). عَرَمة. رجوع به عَرمة شود.
واژه های همانند
۱۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۸ ثانیه
تقویت کننده، توانبخش، تقویت