اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عرود

نویسه گردانی: ʽRWD
عرود. [ ع ُ ] (ع مص ) روئیدن و بلند گردیدن گیاه و دندان . (ازمنتهی الارب ). برآمدن نبات و دندان . (تاج المصادر بیهقی ). عردالناب ؛ همه ٔ ناب خارج شد و سخت گردید، و چنین است عردالنبات . و گویند آن بمعنی خارج شدن از نرمی و سخت شدن است . (از اقرب الموارد). || پدید آمدن نبات . (المصادر زوزنی ). عردت الشجرة؛ درخت پدید آمد. (از اقرب الموارد). || دور انداختن . (از منتهی الارب ). عرد الحجر؛ سنگ را به دور افکند. (از اقرب الموارد). ۞
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۳ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۹ ثانیه
ارود. [ اَ وَ ] (ع ص ) آهسته کار: الدهرُ اَرود ذوغیر؛ ای یعمل عمله فی سکون لایُشعر به . (منتهی الارب ).
ارود. [ اَ ] (اِخ ) موضعی از توابع تنکابن . (سفرنامه ٔ مازندران و استراباد رابینو ص 107 بخش انگلیسی ).
ارود. [ اُ ] (اِخ ) رجوع به اُرُد شود.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.