اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عسوس

نویسه گردانی: ʽSWS
عسوس . [ ع َ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ تنهاچرنده . (منتهی الارب ).ناقه ای که به تنهائی بچرد. (از اقرب الموارد). || ناقه ٔ کم شیر، یا شتر ماده که تا از مردمان دور نشود شیر ندهد. || ناقه ای که هرگاه برانگیخته شود بگردد، سپس آن شیر دهد. || ناقه ٔ بدخوی در دوشیدن . || ناقه ای که استخوان طلب کند و آن را بخورد. || ناقه ای که بیازمایند او را که آیا شیر دارد یا نه . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || زن بی باک از مردان . (منتهی الارب ). زنی که اهمیت نمیدهد از اینکه به مردان نزدیک شود. (از اقرب الموارد). || مرد کم خیر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || مرد به شب جوینده شکار و گشت کننده . (منتهی الارب ). طالب صید. (اقرب الموارد). || گرگ . (منتهی الارب ). گرگ طلب کننده ٔ صید. (از اقرب الموارد).
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۴ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۶ ثانیه
اسوس . [ اَ وَ ] (ع ص ) ستور که در سرین آن بیماری سوس باشد. (منتهی الارب ). || (ن تف ) نعت تفضیلی از سائس ، سائس تر : اما امةالفرس فاهل ا...
اسوس . [ اَ ] (اِخ ) این نام در کتاب اعمال رسولان (20: 13) آمده . شهری است در جوار دریا از مقاطعه ٔ ترواس در شمال میسیا برابر جزیره ٔ میتیلینی...
اصوص . [ اَ ] (ع ص ) شتر ماده ٔ یکساله ٔ فربه و باقوت . و منه : اصوص علیها صوص . (منتهی الارب ). ناقة اصوص علیها صوص ؛ مثلی است و آنرا برای ما...
اثوث . [ اُ ] (ع مص ) انبوه شدن و پیچیدن با هم ، چنانکه گیاه . || کلان سرین شدن زن .
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.