اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عصماء

نویسه گردانی: ʽṢMAʼ
عصماء. [ ع َ ] (اِخ ) دختر مروان اموی ۞ . از زنان شاعر عرب در صدر اسلام بود و پیوسته به آزار پیامبر (ص ) و ایراد گرفتن از اسلام میپرداخت . و سرانجام شبی به دست عمیر نابینا بقتل رسید، و به همین سبب از آن هنگام عمیر را عمیر البصیر نامیدند. (از اعلام النساء از جمهرةالامثال و الفاخر و مفضل کوفی و سیره ٔ ابن هشام ). و رجوع به حبیب السیر چ تهران ج 1 ص 119، و امتاع الاسماع ص 101 شود.
واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
۶۰ مورد، زمان جستجو: ۰.۱۶ ثانیه
عصماء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث أعصم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بز کوهی یا ماده آهویی که یک دست یا هر دو دستش سپید باشد و باقی اندام ...
عثماء. [ ع َ ] (ع ص ) دستی شکسته و کج رسته . (مهذب الاسماء).
عسماء. [ ع َ ] (ع ص ) مؤنث أعسم . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). زن کج دست وپا از خشکی مفصل . (از آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به أعس...
اصماء. [ اِ ] (ع مص ) رسانیدن تیر صید را و کشتن معاینه . (منتهی الارب ). رسانیدن تیر صید را و کشتن آن ۞ . (آنندراج ). رسانیدن تیر را بصید و آ...
اسماء. [ اَ ] (ع اِ) ج ِ اسم : نامهاء آفریدگار جل جلاله و تقدست اسماؤه . (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 91).همه را باسماء و سیما میشناخت . (ترجمه ٔ ت...
اسماء. [ اِ ] (ع مص ) نام کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). نام نهادن : اَسْماه ایاه و به . || بلند کردن . || بجانب سماوه رفتن . (منته...
اسماء.[ اَ ] (ع اِ) نام زنی است . (مهذب الاسماء). از نامهای عربی مشترک میان مرد و زن است . برخی اصل آنرا وَسْماء دانند بمعنی صفتی و برخی ...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) از عرایس عربست :آذنتنا ببینها اسماءرب ثاو یمل منه الثواء. ۞ (از معلّقه ٔ حارث بن حِلِّزة).(عقدالفرید چ محمد سعید العریان ...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) در فارسی اسما گویند. (غیاث ). نام معشوقه ٔ سعد و او را اسماء بنت اسماء گفتندی . (شرفنامه ٔ منیری ) (مؤید الفضلاء). و گویند وی...
اسماء. [ اَ ] (اِخ ) نام زوجه ٔ ابومسلم خراسانی . (احوال و اشعار رودکی تألیف نفیسی ج 1 ص 287).
« قبلی صفحه ۱ از ۶ ۲ ۳ ۴ ۵ ۶ بعدی »
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.