عصو
نویسه گردانی:
ʽṢW
عصو. [ ع َص ْوْ ] (ع مص ) زدن کسی را به چوب دستی . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). به عصا زدن . (تاج المصادر بیهقی ) (غیاث اللغات ). || بستن جرح را. (از منتهی الارب ). ببستن جراحت . (تاج المصادر بیهقی ): عصا الجرح ؛ جراحت را بست . (از اقرب الموارد). || فراهم آوردن قوم را، بر نیک باشد یا بد. (از منتهی الارب ): عصا القوم ؛ قوم را جمع کرد و گرد آورد، بر شر یا خیر. (از اقرب الموارد).
واژه های همانند
۲۱ مورد، زمان جستجو: ۰.۰۵ ثانیه
پله آس و ملی زاندر. [ پْل ِ/ پ ِ ل ِ وَ م ِ ] (اِخ ) ۞ نمایشنامه ٔ غنائی شامل ده بخش و سیزده پرده . رساله ٔ مستخرج از درام موریس مترلینک ...