اجازه ویرایش برای هیچ گروهی وجود ندارد

عصیان آوردن

نویسه گردانی: ʽṢYAN ʼAWRDN
عصیان آوردن . [ ع ِص ْ وَ دَ ] (مص مرکب ) سرپیچی کردن . عصیان کردن :
که یارد آمد پیش تو از ملوک به جنگ
که یارد آورد اندر تو ای ملک عصیان .

فرخی .


هرکه برتافت عنان از تو و عصیان آورد
از در خانه ٔ او دولت برتافت عنان .

فرخی (از آنندراج ).


واژه های قبلی و بعدی
واژه های همانند
هیچ واژه ای همانند واژه مورد نظر شما پیدا نشد.
نظرهای کاربران
نظرات ابراز شده‌ی کاربران، بیانگر عقیده خود آن‌ها است و لزوماً مورد تأیید پارسی ویکی نیست.
برای نظر دادن ابتدا باید به سیستم وارد شوید. برای ورود به سیستم روی کلید زیر کلیک کنید.